به یوم التّرویه محملببستند
خواتین اندر آن محمل نشستند
حرم را از حرم کردند بیرون
همه سرگشته اندر دشت و هامون
کسانی را که برعالم پناهند
برون کردند از بیت خداوند
همه قربانیان کعبهی دل
برون خرگه زدند از کعبهی گل
مهار ناقهی بانوی ذیجود
ابر دوش طرمّاح عدی بود
حُدی با زنگ اشتر گشت چون جفت
طرمّاح عدی با آن شتر گفت:
همین بانو كه در محمل نشسته
که از قید علایقها گسسته
مهین دخت امیرالمؤمنین است
یگانه اختر روی زمین است
مبادا آن كه آزارش نمایی!
هم آزار دل زارش نمایی
پس از چندی فلک در گردش افتاد
قضا، تیر جفایش پرّش افتاد
همین زن شد به سوی شام ویران
بیاوردند اشترهای عریان
به بعضی محملِ بشكسته شد بار
به بعضی بار شد دُرهای شهوار
تاج_الواعظین
۸ذیحجّه
ترویه
حرکت کاروان از مكّه به كربلا
درباره این سایت