سلام الله علیکم
نکته ها
پوزشخواهی پیامبراکرم(ص) ازابورُهْم
پیامبراکرم(ص) در روابط و مناسبات اجتماعی خویش در پاسداشت حقوق همگان سختمراقبت میکرد و به شدّت پرهیز مینمود که مبادا کسی رابیازارد.
پس از ماجرای طایف، پیامبراکرم(ص)به همراه مسلمانان شرکتکننده در غزوۀ ثقیف، به سوی جِعِرّانه، دردهمیلی مکّه، حرکت کردند که غنائم غزوۀ #حُنِین در آن جا گرد آمده بود وپیامبراکرم(ص) تصمیم داشت آنها را تقسیم کند.
در میان راه #ابورُهْم غِفاری در حالی که سوار بر مادهشتر خود بود و کفشهای خشنیبه پا داشت، کنار پیامبراکرم(ص) حرکت می کرد. ناگاه در حال حرکتِ شتر، اوپهلوبهپهلوی شتر پیامبر زد و گیرۀ کفش او به ساق پای پیامبر گرفت و آن را به دردآورد. پیامبر از این کار او گله کرد و با تازیانه به پای او زد و اشاره کرد کهپایش را پس بکشد.
ابورُهْم خود تعریف کرده است که از کار خویش سخت #شرمنده شدم و نگران بودم کهدربارۀ عمل من آیهای نازل شود. چون به جِعِرّانه رسیدیم، از بیم آن که پیامبرسراغ مرا گیرد، با این که نوبت من نبود که دامها را به چرا ببرم برای این کارخارج شدم.
چون بر مرکب نشستم، پرسیدم: با من کاری نیست؟ گفتند: رسول خدا تو را خواسته است.با نگرانی نزد وی رفتم. پیامبر فرمود: تو با پایت به من ضربه زدی و آن را به دردآوردی و من نیز با تازیانه به پایت زدم. اکنون این گوسفند را به جای ضربهایکه به پایت زدم بپذیر!».
ابو رُهْم با ناباوری گوسفند را پذیرفت و گفت که خشنودی پیامبر از من برایم ازدنیا و آن چه در آن است خوشتر است.
* المغازی، واقدی، جلد ۳، صفحۀ ۹۳۹
پیامبر ,ص ,پیامبراکرم ,پایت , ,کار ,را به ,پیامبراکرم ص ,و آن ,آن را ,با تازیانه
درباره این سایت